شخصیت مهمان های 19 قسمت اول مهمونی ایرج طهماسب از بدترین تا بهترین
به گزارش مجله رویای کره ای، ایرج طهماسب بر خلاف برنامه های مهمان محور، به شیوه های مرسوم سوال و جوابی با مهمان هایش برخورد نمی کند. او به دور از این کلیشه های رایج، به سبک و سیاق خودش را مهمان های برنامه اش به معاشرت می پردازد. او از زمان مجموعه تلویزیونی کلاه قرمزی این رویه را حفظ کرده تا به الان و در مهمونی به آن وفادار مانده است.
طهماسب به جای پرسش های معمول برنامه های تلویزیونی، با مهمان هایش شروع به بازی می کند و آن ها را با عروسک های برنامه مشغول می کند. تا به الان مهمان های زیادی به مهمونی آمده اند و هر کدام بنا به تیپ شخصیتی و مدل رفتاری شان در برنامه حاضر شده اند.
بعضی بنا به ویژگی های شخصیتی شان درخشان و دیدنی ظاهر شده اند و بعضی دیگر با توجه به تیپ شخصیتی شان، با گارد مقابل دوربین نشسته اند. با توجه به مهمان هایی که در برنامه مهمونی حضور پیدا کرده اند، نحوه گفتار و راحتی آن ها در برنامه را تحلیل کرده ایم تا به یک جمع بندی کلی از بهترین تا بدترین مهمان های این برنامه برسیم.
16. سیروان و زانیار خسروی
این دو برادر خواننده کمتر در برنامه های اینچنینی حاضر می شوند و حضورشان می توانست یک فرصت مغتنم برای خودشان و مهمونی باشد، ولی شرایط کاملا برعکس پیش رفت و رفتار خشک و اتو کشیده شان این قسمت برنامه را از مجذوب کنندهیت انداخت.
هر دو برادر خشک و جدی مقابل دوربین ظاهر شدند؛ به ویژه سیروان خسروی که انگار تصور می کرد در مقابل هوادارانش قرار گرفته یا در مکانی عمومی حضور دارد. لحن مکانیکی سیروان جایی برای صمیمیت و نزدیکی و برقراری دیالوگ نمی گذاشت.
هر دو برادر در مقابل عروسک ها نیز راحت نبودند و بیشتر با تعجب و شگفتی همدیگر را نگاه می کردند. برادران خسروی بداهه گوهای خوبی نبودند و هنگام صحبت با عروسک ها بیشتر نظاره گر بودند و می خندیدند. همچنین هر دو بیشتر نگاه و حواس شان به همدیگر بود تا یک وقت سوتی خاصی ندهند.
آن ها حتی موقع گفت وگو با طهماسب هم راحت نبودند و معذب به نظر می رسیدند و با نگاه کردن به هم دنبال کم کردن سنگینی فضا بودند. این دو برادر به قدری خوب نبودند که برای انتخاب ضعیف ترین قسمت مهمونی دچار هیچ شک و تردیدی نشدیم.
15. پریناز ایزدیار
ایزدیار زمانی به برنامه آمد که هنوز سبک و سیاق برنامه خیلی تعیین و ثابت نشده بود و بعضی عروسک ها مثل بچه در برنامه حضور نداشتند. ایزدیار به عنوان چهره ای که کمتر در برنامه های گفت وگو محور حاضر می گردد، در مقابل دوربین مهمونی خیلی راحت نبود و سعی می کرد کنترل شده و بافاصله رفتار کند.
برنامه هایی از جنس مهمونی بر پایه شوخی و خنده ساخته می شوند و کسی که در برنامه های اینچنینی حاضر می گردد باید خودش را آماده روبرو شدن با موقعیت های طنز و کمیک بکند. اما در رفتار ایزدیار خیلی حس شوخ طبعی و راحتی دیده نمی شد و او کاملا مراقب بود تا از چارچوب همیشگی اش خارج نگردد.
این بازیگر هنگام صحبت با طهماسب نیز کاملا در همان چارچوب نسبتا خشک خود ماند و به صورت بداهه چیزی نگفت یا کاری نکرد تا به مجذوب کنندهیت آن قسمت اضافه گردد.
او همچنین در مقابل عروسک ها نیز خیلی راحت نبود و خیلی به خودش اجازه نزدیک شدن به آن ها را نداد. تعیین بود ایزدیار به شدت مراقب پرستیژ خودش است و نمی خواهد کاری کند تا بعدا در شبکه های اجتماعی سوژه گردد. می شد از این بابت رگه هایی از استرس را در رفتار ایزدیار دید.
رفتار محافظه کارانه این بازیگر نمایانگر رفتاری سرد از طرف او بود و خیلی حس گرمی و نزدیکی به مخاطب نمی داد. هرچند عروسک ها به ویژه عروسک پشه این محافظه کاری را شکستند و تا حدودی برنامه را گرم کردند ولی باز برای مجذوب کننده کردن این قسمت کم بود. البته از خوش شانسی ایزدیار عروسک بچه در این قسمت حضور نداشت تا او هم با شیطنت هایش گارد او را بشکند.
14. صابر ابر
شروعش برای ورود به برنامه خوب بود. با کارکنان تالار گرفته بود و کاملا گرم و خودمانی با آن ها گرم گرفت. ابر خیلی راحت صحبت می کرد و باعث راحتی بقیه بازیگران هم می شد؛ با آن ها خاطره می گفت و می خندید و بقیه را هم وارد بازی می کرد.
او هنگام صحبت با طهماسب نیز کاملا راحت به نظر می رسید و در بازی ها هم خوب بود. در صحبت ها با عروسک ها هم خوب بود اما در این قسمت سازندگان مهمونی یک اشتباه بزرگ کردند. در این قسمت تنها عروسک های قیمه و کتی حاضر شدند و خبری از پشه و بچه نبود.
اگر این دو عروسک کنار ابر حاضر می شدند ، این قسمت به یکی از مجذوب کننده ترین قسمت های مهمونی تبدیل می شد و در نبود این دو عروسک، این قسمت مجذوب کنندهیت های زیادی برای دیده شدن نداشت.
13. مهراوه شریفی نیا
بهترین توصیفی که برای حضور مهراوه شریفی نیا در مهمونی می توان کرد، مختصر و مفید است. شخصیت درونگرا و کم حرف شریفی نیا، قدرت مانور زیادی به طهماسب برای پیش بردن برنامه با او نمی داد. مدت زمان حضور او در برنامه، یکی از کوتاه ترین قسمت ها بود. مهمان کم حرف قسمت نوزدهم مهمونی بیشتر می خندید و کاملا در چارچوب تعریف شده برنامه حرکت می کرد.
معمولا مواقعی که چنین مهمان هایی در برنامه حضور پیدا می کنند، حضور بچه می تواند نبض برنامه را تندتر کند و فضا را از یکنواختی در بیاورد. در این قسمت هم بچه چنین کارکردی داشت ولی خیلی زود برنامه را ترک کرد و حضورش به نسبت دیگر قسمت ها کوتاه بود. عروسک پشه هم چنین وضعیتی داشت و خیلی طولانی مدت در برنامه نماند. تمام این موارد دست به دست هم داد تا این قسمت مهمونی زودتر از دیگر قسمت ها تمام گردد.
12. ویشکا آسایش
آسایش در برنامه هایی که دعوت می گردد و باید مقابل یک مصاحبه کننده بنشیند، شخصیتی بینابین دارد. یعنی در لحظاتی راحت ظاهر می گردد و در لحظات دیگر کنترل شده و حساب شده رفتار می کند. او در مهمونی هم همین سبک و سیاق را در پیش گرفت و نتیجه ی نهایی خیلی دلچسب از آب در نیامد.
برخورد آسایش با عروسک ها خیلی حرفه ای نبود و تعیین بود تجربه کار و بازی با عروسک ها را ندارد. در همان لحظات اولیه ورودش به برنامه و پس از چند ثانیه که با عروسک کته صحبت کرد، به صورت آماتور به دوربین و اطراف نگاه کرد. نوعی از هول شدن و ناواردی در رفتار این بازیگر مشهود بود.
آسایش این نگاه به دوربین را چندین بار دیگر هم داشت و راحت نبودنش در کنار عروسک ها و دیگر بازیگران حسابی به چشم می آمد.
باز در بازی ها و صحبت با طهماسب بهتر بود و ورود بچه به این قسمت جان داد و برنامه را بالا آورد. کل کل های بچه و شیطنت های او فضای بامزه ای را شکل داد و آسایش به وضوح در هم صحبتی با این شخصیت عروسکی کم آورده بود. ویشکا آسایش در این برنامه چالش های بازی کردن با شخصیت های عروسکی را به خوبی درک کرد و متوجه سختی هایش شد. شاید او دیگر مشتاق دعوت شدن به چنین برنامه هایی نباشد!
11. اشکان خطیبی
انتظار داشتیم اشکان خطیبی خیلی راحت تر از چیزی که دیدیم در برنامه حاضر گردد ولی دستپاچگی خطیبی باعث شد تا از اندازه راحتی او کم گردد.
خطیبی هرچقدر با طعنه و کنایه با نوروز و سیروس صحبت کرد، ارتباط گیری اش با عروسک ها بهتر بود. هرچند دستپاچه شدن را از همان ابتدای برنامه می شد در وجود خطیبی دید. البته هرچقدر از زمان برنامه می گذشت تسلط او بر خودش بیشتر می شد.
یکی از بخش های خوب این قسمت، انگلیسی حرف زدن خطیبی با عروسک های خواننده بود و خوانندگی اش با زبان انگلیسی نیز به مجذوب کنندهیت این بخش افزود. ورود عروسک های دیگر به این قسمت ریتم برنامه را خیلی بهتر کرد. گفتن از خاطرات کودکی و شیطنت های بچه یکی از لحظات خوب برنامه بود. همچنین سروکله زدن خطیبی با پشه نیز موقعیت های بامزه ای را به وجود آورد.
صحبت و خاطرات خطیبی گرم ولی جدی بود و گاهی هم لفظ قلم صحبت می کرد. در کل شخصیت خطیبی، چیزی میانه بود؛ نه آنقدر شوخ طبع و راحت و نه آنقدر جدی و خشک.
10. شبنم مقدمی
آنهایی که شبنم مقدمی را می شناسند می دانند که انسان خوش خنده ای است و خیلی راحت می خندد. با همین ایده، وقتی قیمه زعفران زیادی در شربت مقدمی ریخت، موجب خنده های مداوم او شد. وقتی سیروس از بدبختی هایش می گفت و همه به حرف هایش می خندبدند، لحظات جالبی را همان اول کار در برنامه رقم زد.
اما در ادامه از مجذوب کنندهیت حضور مقدمی در برنامه کم شد و او از قالب تعیین شده برنامه خارج نشد. مقدمی در مسابقات شرکت کرد و به همان سوالات همیشگی طهماسب جواب داد و در همین چارچوب حرکت کرد.
می شد از حس شوخی طبعی مقدمی استفاده کرد و بهتر از حضورش در برنامه استفاده کرد ولی نه طهماسب و نه مقدمی تلاشی برای این کار انجام ندادند. مقدمی شخصیتی احساسی هم دارد و می شد بر مدار احساس گرایی برنامه را پیش برد که در این زمینه هم اتفاق خاصی نیفتاد.
مثل همیشه حضور بچه و شیطنت هایش به برنامه جانی دوباره داد. شیرین زبانی های بچه به کمک مهمان و مجری آمد و حال و هوای خوبی به برنامه بخشید. خیلی زودتر می شد این جان را به برنامه داد و بچه در انتهای برنامه وارد شد و این قسمت را گرم کرد. تلاش های شخصیت های عروسکی برای مجذوب کننده کردن این قسمت، خیلی دیر و کم بود.
9. مهرداد صدیقیان
صدیقیان خیلی متفاوت به برنامه ورود پیدا کرد و گپ و گفت انگلیسی اش ایده جالبی بود. صدیقیان در مقابل ایرج طهماسب با وجود خودمانی بودنش، میانه و معمولی بود و صحبت ها و تیپ شخصیتی اش طوری نبود که بتواند عامل مجذوب کنندهیت برنامه برای بیست دقیقه یا نیم ساعت باشد.
پس از حضور عروسک بچه تازه برنامه جان گرفت و فضا از آن یکنواختی خارج شد. البته اینجا باید به این نکته اشاره کرد که بخش مهمی از میانه بودن بعضی از قسمت ها، به انفعال طهماسب در گفت وگوها و پرداختن به بازی های معمولی و بدون هیجان می رسد.
طهماسب می تواند در بعضی قسمت ها از شدت بازی ها که به مرور زمان تکراری می شوند، بکاهد و روی طراحی سوالات بیشتر تمرکز کند. بعضی افراد تا از آن ها خواسته نگردد، صحبت نمی کنند و باید از آن ها پرسید تا صندوقچه اسرارشان را باز کنند و صدیقیان یکی از همین آدم ها به نظر می رسید.
هنگامی که طهماسب از او درباره خاطراتش می پرسید، خیلی خوب صحبت می کرد و هنگامی که سوژه خاصی برای صحبت نبود، صدیقیان توان گرم کردن برنامه را نداشت. این ضعف را بیشتر از آنکه متوجه مهمان بدانیم، باید متوجه تیم تولید و ایرج طهماسب دانست که ساده از کنار مهمان هایشان عبور کردند.
8. هومن سیدی
سیدی معمولا حضور راحتی مقابل دوربین دارد. او مقابل دوربین فیلم های سینمایی و سریال ها خیلی راحت و روان و بدون لکنت حاضر می گردد و پشت سر هم دیالوگ می گوید و جملات را به صورت رگباری تکرار می کند. این یکی از ویژگی های مثبت سیدی است که وقتی با طنازی آمیخته می گردد، ترکیبی مجذوب کننده می سازد.
سیدی تا قبل از روبرو شدن با عروسک ها و در گفت وگو با طهماسب خوب پیش رفت و همین راحتی را به مجری و مخاطب القا می کرد. اما سختی و مسئله ای کار برای سیدی از جایی شروع شد که عروسک ها وارد صحنه شدند.
سیدی تا حدودی در برخورد با عروسک ها گارد داشت و به ویژه هنگام صحبت با پشه و کتی آن راحتی ای که با طهماسب داشت را از او ندیدیم. باز برخورد سیدی در قسمت صحبت با عروسک بچه بهتر شد. این طرز برخورد سیدی نشان می داد او در گفت وگوهای جدی راحت تر راحت تر است و زمانی که فضا به سمت شوخی و دیالوگ های طنز می گردد کمی ابتکار عمل از دستش خارج می گردد.
7. فرهاد آئیش
فرهاد آئیش شخصیتی آرام، مهربان، خنده رو و خودمانی دارد. او این وجه از شخصیتش را همان اول برنامه نشان داد و گفت وگویی گرم و صمیمی با کته داشت. درست مطابق چیزی که انتظار داشتیم. خوش خنده بودن آئیش به بهتر شدن این قسمت کمک کرد و نمک برنامه را بالا برد.
شخصیت راحت این بازیگر حرفه ای در مواجهه با عروسک ها ادامه داشت. یکی از بهترین لحظات برنامه صحبت های آئیش با بچه بود. او هنگام صحبت با این عروسک خیلی خوب می خندید و با خنده هایش از مخاطب خنده می گرفت. آئیش مثل یک بچه کنجکاو با دقت و حواس جمع به حرف های بچه گوش می داد و طوری با او رفتار می کرد انگار بچه حضوری واقعی دارد.
او همچنین خاطرات شنیدنی زیادی داشت و خیلی راحت احساساتش را بیان می کرد. آئیش به همان اندازه که خنده روست به همان اندازه هم احساساتی و لطیف است. متاسفانه طهماسب در مواقعی به راحتی از کنار صحبت های این بازیگر رد می شد. حرف های آئیش درباره مرگ و زندگی با مدیریت بهتر طهماسب می توانست خیلی به مجذوب کنندهیت این قسمت کمک کند، ولی این اتفاق نیفتاد و طهماسب به راحتی از کنار این حرف ها عبور کرد و با نشان دادن یک تخته در پی همان بازی های همیشگی بود.
آئیش مقابل دوربین و هنگام صحبت با طهماسب احساس ناراحتی و معذب بودن نمی کرد و اگر طهماسب بهتر می توانست او را همراهی می کند، می شد بیشتر از این آدم خوش صحبت حرف های مجذوب کننده شنید.
6. بابک کریمی
بابک کریمی خیلی چهره ای رسانه ای نیست و کمتر مقابل دوربین ها ظاهر می گردد و صحبت می کند. دیدنگران خیلی از تیپ شخصیتی او در چنین برنامه هایی خبر نداشتند و همین بی اطلاعی و ابهام، تاحدودی فضا را برای شروع یک قسمت خوب آماده می کرد.
برخلاف تصور رایج که کریمی را مردی خشک و جدی می داند، کریمی در همان شروع برنامه عالی ظاهر شد و به خوبی توانست با عروسک بچه ارتباط برقرار کند. این راحتی کریمی در همان ابتدای کار، یخ برنامه را شکست. کریمی به خوبی جواب شیرین زبانی های بچه را داد، با او کل کل کرد و ارتباط گیری اش با یک عروسک عالی بود.
در صحبت با طهماسب نیز، کریمی خیلی راحت خاطره بازی کرد و از چیزی که بسکمک تصور می کردند، بهتر ظاهر شد. حرف ها و خاطراتش هم مجذوب کننده و عالی بود و نمی گذاشت برنامه شکل و ریتمی یکنواخت بگیرد. در میانه برنامه هم باز برخورد راحتی با عروسک ها داشت و صحبت هایش با عروسک های کته و قیمه جزو بخش های خوب این قسمت بود.
با اینکه در میانه برنامه خبری از عروسک های پشه و بچه نبود ولی کریمی انقدر خوش صحبت بود و خاطرات مجذوب کننده تعریف کرد که نبود این دو عروسک اصلا به چشم نیامد و خودش یک تنه برنامه را جلو برد.
5. محسن کیایی
محسن کیایی در برنامه های گفت وگو محور نشان داده چقدر انسان راحت و گرمی است. خیلی راحت به صحبت می نشیند، شوخی می کند و رفتارش کاملا خودمانی است. مجموع این ویژگی ها و راحتی سبب می گردد تا مخاطب نیز هنگام دیدن کیایی احساس راحتی کند.
حضور او در مهمونی یکی از بهترین های این مجموعه بود. ورودش به برنامه عالی بود. خیلی صمیمی با شخصیت های برنامه برخورد کرد و ارتباطش با عروسک ها تفاوتی با شخصیت های حقیقی نداشت. کیایی در بقیه لحظات برنامه هم این ریتم خوب خود را حفظ کرد و توانست نبض برنامه را در دستش بگیرد.
حضور خنده دار و گرم این بازیگر، قسمت ششم مهمونی را خیلی خنده دار و شیرین رقم زد. کل کل و بازی کیایی با عروسک بچه یکی از بهترین قسمت های برنامه شد که در شبکه های اجتماعی نیز حسابی مورد توجه قرار گرفت.
این بازیگر سینما ابایی از شوخی کردن نداشت و از شوخی کردن با خودش استقبال می کرد. مردم همین راحتی او مقابل دوربین را دوست داشتند و حضورش در برنامه حسابی به دل همه نشست.
4. پژمان جمشیدی
حضور پژمان جمشیدی در مهمونی یکی از آن قسمت های خوب برنامه بود. شروع برنامه با کری خواندن های پژمان و بچه عالی بود. جمشیدی به خوبی حریف شیطنت های بچه شد و حضوری راحت مقابل این شخصیت عروسکی داشت. جمشیدی اصلا جلوی بچه کم نیاورد و پا به پایش پیش رفت. خیلی خوب و هماهنگ برنامه را پیش برد و از همان ابتدا مجذوب کنندهیت زیادی به برنامه بخشید.
جمشیدی مقابل بقیه عروسک ها هم خوب ظاهر شد. خوش خنده بودن این بازیگر برنامه را حسابی گرم کرده بود. جمشیدی همین حس راحتی و خوش صحبتی را مقابل طهماسب هم داشت و خیلی شیوا و شیرین خاطراتش را بیان کرد. جمشیدی شخصیت راحتی دارد و این راحتی را می شد در صحبت های او با عروسک ها احساس کرد.
خنده های جمشیدی هنگام صحبت با پشه شیرین و باحال بود و ارتباط برقرار کردنش با عروسک ها عالی بود. خاطرات فوتبالی پشه هم بامزه و جالب بود و بر مجذوب کننده تر شدن این قسمت افزوده بود. مجموع شوخی ها و صحبت ها در این قسمت، یکی از بهترین های مهمونی را رقم زد.
3. آتیلا و ستاره پسیانی
شروع شان به برنامه با یک ایده خوب همراه شد. این پدر و دختر بر سر نگرفتن گل و شیرین با هم بحث کردند و تعارف بازی هایشان با شخصیت های برنامه، ایده خوبی برای همراه کردن مخاطب در همان اول کار بود.
حضور دو نفره پسیانی ها به بهتر شدن برنامه کمک زیادی کرد و برقراری دیالوگ های دو نفره شان بر مجذوب کنندهیت این قسمت افزود. همچنین خاطره بازی های مهمانان از نقاط قوت این قسمت بود. زمانی که آتیلا پسیانی از خاطرات قدیم و جمیله شیخی سخن گفت، به مجذوب کننده تر شدن برنامه کمک کرد.
طهماسب نیز از قالب تکراری همیشگی اش خارج شد و با مهمانانش خیلی خودمانی تر برخورد کرد. سوالاتش نیز تنوع بیشتری گرفت و رفتن آتیلا به اتاق روح، ایده خوب دیگری بود که این قسمت را متفاوت تر از دیگر قسمت ها کرد.
همچنین آمدن بچه و حاضر جوابی هایش فضای کمدی زیادی به برنامه بخشید. کل کل های بچه با ستاره پسیانی و اصرارهایش مبنی بر تنبیه های طهماسب و انکارهای مهمان ها و شیطنت طهماسب مبنی بر دادن ساندویچ ماکارونی خیلی خوب پیش رفت. این خوب بودن هنگام گفت وگو با پشه نیز تکرار شد تا ستاره و آتیلا پسیانی بر خلاف چیزی که تصور می کردیم، حضوری دیدنیی در برنامه داشته باشند.
2. بهرام افشاری
حضور بهرام افشاری در مهمونی را باید یکی از بهترین قسمت های این برنامه دانست. افشاری از ابتدا تا انتها درخشان ظاهر شد و با راحتی ذاتی اش برنامه را مجذوب کننده کرد. این بازیگر تئاتر یکی از بیشترین زمان های حضور را در مهمونی داشت و طهماسب به درستی متوجه مجذوب کنندهیت های شخصیتی افشاری شد.
افشاری در اول برنامه مقابل شیطنت و حاضر جوابی های بچه مظلوم و تسلیم به نظر می رسید و بازی طبیعی او مقابل عروسک ها، فضایی باورپذیر را رقم زده بود. ردوبدل کردن فحش با بچه یکی ار بخش های خوب این قسمت بود.
افشاری به خوبی از پس شوخی های عروسک های برنامه برمی آمد و به قول معروف جلویشان کم نمی آورد. فکر آماده افشاری، دست او را برای بداهه گویی و سریع الانتقال بودن باز می گذاشت و همین به برگ برنده او در برنامه تبدیل شده بود.
حضور روح و ندیدنش از طریق مهمان برنامه و پیدا شدن سر و کله پشه این قسمت را به یکی از بهترین های مهمونی تبدیل کرد.
افشاری در کنار کار با عروسک ها، صحبت هایش گرم و گیرا بود. او خاطرات شیرینی از زمان کودکی اش تعریف کرد که مخاطب را سر ذوق می آورد. ماجرای نامه به رئیس بانک جهت خریدن توپ، یکی از لحظات ناب برنامه بود.
این بازیگر تلویزیون حتی سعی کرد به مسابقات طهماسب حالتی فان بدهد و فضا را حالت یکنواختش خارج کند. خنده های افشاری از مخاطب نیز خنده می گرفت و این حس صمیمیت باعث نزدیک تر شدن بیننده به او می شد.
افشاری حتی توانست به برنامه بار احساسی هم بدهد. او هنگام گفتن از خاطرات کودکی اش چشمانش تر شد و چنان غرق در فضاسازی فکری اش شد که طهماسب را نیز با خود همراه کرد.
بهرام افشاری در درونش نوعی راحتی و صمیمیت دارد که ویژگی گرانبهایی برای اوست. او به واسطه همین ویژگی محبوبیت زیادی دارد. همین روحیه خودمانی بودن و همین که او در مقابل دوربین خود واقعی اش را نشان می دهد و بدون گارد ظاهر می گردد، دیدنش به دل می نشیند.
1. علی نصیریان
راستش را بخواهید اصلا توقع نداشتیم علی نصیریان انقدر خوب جلوی عروسک ها ظاهر گردد و با آن ها ارتباط بگیرد. نصیریان در همان ابتدای برنامه به بهترین شکل با قیمه گرم صحبت شد و فضایی طبیعی را رقم زد. شوخی های او با کته نیز دلنشین و دلچسب بود. پیشنهاد عمل کردن دماغ کته یک موقعیت فوق العاده مجذوب کننده را رقم زد که از روحیه طنازانه نصیریان می آید.
نصیریان یک آرتیست واقعی است که در هر شرایطی روحیه هنرمندانه اش را نشان می دهد. او با لطافت خاصی از خانواده و نوه هایش صحبت کرد و ظرافت های رفتار و گفتاری نصیریان، نشان از درک بالای این بازیگر بر روی صحنه و مقابل دوربین دارد. شوخی های نصیریان با خوانندگان گروه بی بند و بار نیز یکی دیگر از لحظات خوب برنامه بود.
همچنین خواندن یکی از آهنگ های قدیمی یکی دیگر از قسمت های خوب مهمونی با حضور نصیریان بود. خواندن اشعاری از حافظ علایق ناب این بازیگر به ادبیات ایران را نشان داد.
علی نصیریان در هر لحظه خاطرات شنیدنی زیادی از دوران قدیم و تجربیاتش از بازیگری داشت که شنیدنش حال و هوای خاصی به برنامه می داد. فقط ای کاش طهماسب، در قسمتی که بازیگری با اعتبار و تجربه نصیریان در برنامه اش حضور دارد، جنس بازی و سوالاتش را تغییر می داد و متناسب با مهمانش برنامه را پیش می برد. یکی از ایرادات جدی مهمونی به شکل یکنواخت سوالات و بازی ها برمی گردد که جای مجذوب کنندهیت، حالتی خسته کننده به خودش می گیرد.
شاید بسکمک تصور می کردند در این قسمت خبری از بچه و شیطنت هایش نباشد ولی بچه مثل همیشه در برنامه حاضر شد و نصیریان نیز خیلی خوب مقابل این شخصیت عروسک ظاهر شد. گپ وگفت نصیریان با بچه یکی دیگر از مجذوب کنندهیت های این قسمت بود که خیلی بامزه و جالب از آب درآمد.
درک درست از لحظه و وجود غنی نصیریان، این قسمت مهمونی را خاطره انگیز و فراموش نشدنی کرد. افراد کمی تصور می کردند هنرمندی در سن و سال نصیریان انقدر خوب بتواند با شخصیت های عروسکی ارتباط بگیرد و با آن ها شوخی کند. اما نصیریان بار دیگر هنر ذاتی اش را به رخ همه مان کشید و نشان داد سینما و تئاتر ایران چه گوهر نابی را در دلش دارد.
منبع: دیجیکالا مگ