سرود آمد آمد ماه بهمن در خاطرم ماندگار شده است
به گزارش مجله رویای کره ای، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در لرستان، حشمت الله خالقی، شاعر و ترانه سرای پیشکسوت لرستانی در سال 1333 در محله درب دلاکان خرم آباد به جهان آمد. سال 1354 دیپلم ادبی گرفت و تحت هدایت های مرحوم اسفندیار غضنفری امرایی به عضویت انجمن ادبی خرم آباد عایدی. آثار وی در میان مردم استان از جایگاه ویژه ای برخوردار است از سال 1368 هم ابلاغ ریاست کانون شعرا و نویسندگان آموزش و پرورش خرم آباد به او ابلاغ شد و تا زمان بازنشستگی داور سرودهای دانش آموزی بود. حشمت الله خالقی که خالق و ابداع کننده غزل لری است، در مراسمی در اسفندماه سال 1397 به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان از پنج دهه فعالیت های هنری اش تجلیل به عمل آمد. با فرا رسیدن دهه مبارک فجر با این شاعر و ترانه سرای پیشکسوت به تبادل نظر نشسته ایم که در ادامه می آید.
چطور شد با شعر و ادبیات آشنا شدید؟
مقوله شعر زاده خود انسان است، شعر با خود انسان متولد می گردد و با اندیشه انسانی شکل می گیرد، امروزه هم ما شاهد درخشش این کلام زیبا به نام شعر به وسیله بزرگانی مانند سعدی، حافظ، منوچهری دامغانی هستیم. رشته تحصیلی بندهدر دوران دبیرستان ادبی بود. در سال 1349، معلم درس انشای ما به نام آقای نصرت شیروانی که در قید حیات هم هستند - سلام شاگردانه خود را به ایشان می رسانم - موضوع انشایی را به ما داد که هر کدام از دانش آموزان به جای انشایی که می خواهد قرائت کند یک بیت شعر بنویسد به او نمره بیست می دهم، من با عنایت خدا این بیت را سرودم: با ادب را ناز و نعمت دهند / بی ادب را تازیانه زنند. و نمره بیست را از استاد شیروانی گرفتم. سپس با هدایت های ایشان بنده راهی انجمن ادبی خرم آباد شدم. آن موقع استاد اسفندیار غضنفری امرایی دبیر انجمن ادبی شهرستان خرم آباد بود که در کتابخانه پارک شهر خرم آباد - در حال حاضر متأسفانه تخریب شده - آشنایی با بزرگان ادب آن موقع مانند محمد سامانی، استاد محمدجواد منصوری، استاد عبدالله جمشیدی این اندیشه در بنده شکل گرفت و شعر من از تک بیتی بیرون و به سمت و سوی دو بیتی، غزل و سایر قالب های شعری سوق پیدا کرد.
چرا حشمت الله خالقی را خالق غزل لری می دانند؟
تشویق معلمین ادبیات در کلاس به خصوص استاد برزویی که دین بزرگی بر گردن من دارند باعث شد سرایش شعر را جدی تر پیش بگیرم و آهسته آهسته به عنوان غزل سرا شناخته شدم، اقدامی که بنده توانستم در فضای شعر داشته باشم این بود که اشعار لری را از حصار تک بیتی به قالب غزل درآورم و غزل نوین را از سال 1354 پایه گذاری کردم. راهنمای بنده استاد فقید حمید ایزدپناه بود که غزل ایشان را توانستم در فضای وسیع تر و خوشبوتری از نظر معانی و بیان سرایش داشته باشم که وارد فضای غزل لری شدم و با بوی امروزی، با حال و هوای زبان امروزی و آنچه که مردم آن موقع و این زمان به آن احتیاج دارند سرودم.
از چه سالی به استخدام آموزش و پرورش درآمدید؟
سال 1353 تا سال 1368 تدریس داشتم و به دعوت امور تربیتی در واحد فرهنگی مشغول به کار شدم از همان سال نیز ریاست کانون شعرا و نویسندگان آموزش و پرورش شهرستان به من ابلاغ شد. تا دوران بازنشستگی نیز داوری سرودها و شعرهای دانش آموزی را عهده دار بودم. این سال ها هم در کانون ادب، روزهای دوشنبه ساعت 3 تا 5 عصر هر هفته با حضور شعرای شهرِ زیبای خرم آباد جلسات نقد و آنالیز شعر را داریم.
یک نکته قابل عرض است که با توجه به اینکه شاهد کم حوصلگیِ مطالعات مردم هستیم و مردم به ارسال تک بیت ها در فضای مجازی روی آورده اند، زندگی ماشینی امروزی این امر را ایجاب نموده که کمتر کسی در پی غزل حافظ برود و شاید حوصله مطالعه غزلیات را به واسطه پر شدن فضای زندگی نداشته باشند اما ما باید دِین خود را به بزرگان ادب خود ادا کنیم، کلام آنها را بخوانیم، تفسیر کنیم و برداشت های مثبت خود را داشته باشیم.
به سرودهای دانش آموزی اشاره کردید، نظر شما در خصوص این سرودهای دانش آموزی در دوره انقلاب چیست؟
یکی از بازتاب های انقلاب، باز شدن فضاهای سرودهای انقلابی به خصوص سرودهای دانش آموزی بود. سرودهای انقلابی ما از دانش آموزان نشأت گرفت. بنده هم طبق وظیفه ای که داشتم با ایجاد فضایی صمیمی، بوی عطرآگین انقلاب را به شعر دانش آموزان می رساندم و سرودهای دانش آموزیِ من در طول 23 سال، هر سال بین دانش آموزان کشور مقام اول را داشتند و این یک امتیاز برای استان بود که ما به عنوان یک وظیفه، اصالت، غیرت و شهامت خودمان را به گوش دیگر هم وطنانمان برسانیم. در این رابطه نیز 23 سال داوری سرود و شعر را در فضای استان، منطقه و کشور بر عهده داشتم که باز دست بنده را برای سرایش اشعاری که بوی انقلاب، شهامت، شهادت و عطر صمیمت می دادند بازتر می کرد.
کدام یک از سرودها را خودتان بیشتر می پسندید؟
تمام سرودها من در طول 23 سال خاطره انگیز هستند و انتخاب در بین آنها بسیار مشکل است، اما آمد آمد ماه بهمن بیشتر در خاطرم ماندگار شده است.
انقلاب چه تأثیری روی شعر و ادبیات ما داشت؟
انقلاب یعنی رستاخیز، دگرگونی. انقلاب نور و روشنایی بود. در هر برهه زمانی، انقلاب ما دستخوش اندیشه های مختلفی قرار گرفته است اما اندیشه محکم انقلاب، همه این ضربه ها را به یاری نویسندگان، شعرا، موسیقی دانان، هنرمندان و به طور کلی اهالی قلم پس زده است و نگذاشته تا روشنایی آن کم فروغ گردد.
از شما کتاب رنگ کال چَشِت منتشر شده است. آیا کتاب جدیدی در دست چاپ دارید؟
بله، کتاب مجموعه شعر فارسی با نام پایکوبی شبنم ان شاالله به زودی منتشر می گردد.امیدوارم ناشران استان آثار اهالی قلم لرستان را منتشر نمایند چرا که برخی از دوستان به ناچار کتاب های خود را بیرون از استان چاپ و منتشر می نمایند که هزینه های بیشتری به آنان تحمیل می گردد. بعلاوه آثارم 50سال در نشریات محلی و کشوری منتشر شده اند و اگر صاحبان نشریات همکاری داشته باشند و بتوانم از آرشیو آنها استفاده کنم می توانم مجموعه مقالاتم را در قالب کتابی منتشر کنم.
نظر شما در خصوص رواج انجمن های شعر که به تازگی در فضای مجازی شکل گرفته اند چیست؟
اتفاقاً یکی از منتقدین این انجمن ها هستم و نقدی بر این انجمن ها دارم که در یکی از نشریات محلی نیز چاپ شده است. شاعرانگی در برخی از این انجمن ها کم است و فقط دلخوش به تشویق های مجازی اند و هدف علمی خاصی را دنبال نمی نمایند. به نظرم چون شعر یک رستاخیز و انقلاب است و از نقطه ای نادیدنی تراوش می گردد و مقدس است نباید سبک شمرده گردد. ما باید قاصدان نور باشیم نه رهروان ظلمت. شعر یعنی روشنگرایی، ممکن است ما در یک سخنرایی دو ساعته بهره ای از نظر روشنگری نبریم؛ اما یک بیت مانند: تو کز محنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی، راهگشا باشد.
اشاره کردید به روشنگرایی به عنوان یکی از معانی شعر. به نظر شما شعر شاعران در دوره انقلاب این روشنگری را داشت؟
قطعا همین طور بود؛ شعر انقلاب در شهامت، تحرک و افق دید روشنگری کرد. مانند اشعار مرحوم حمید سبزواری که غیرت را به جوش می آورد و در برابر ظلمت همچون مشعل بود. شاعران جوان ما هرکدام می توانند مشعل داری در پیشبرد اهداف مکتبی ما باشند و بر اندیشه های خود پا برجا بایستند.
حشمت الله خالقی، شاعر پیشکسوت استان صحبت های خود را با این ابیات به سرانجام رساند:
ما نامیان قله ایثار هستیم
مرد عمل در عرصه پیکار هستیم
ما زاده ای از بطن گرم آفتابیم
ما وارث خون شهید انقلابیم
خیز ای برادر عرصه جنگ است اینجا
خفتن برای جسم ما ننگ است اینجا
خیز و بیا تا عرصه بودن بتازیم
کاخی ز خشت همدلی با هم بسازیم
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران